کد خبر: 1318574
تاریخ انتشار: ۲۸ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
مهدی مولایی

پدیده شهرت در روزگار ما، دیگر زاییده فرهیختگی، دانش، هنرمندی و دستاورد‌های پایدار نیست؛ امروز شهرت بیش از هر زمان دیگری، محصول لحظه‌ها و رسانه‌هاست؛ لحظه‌هایی کوتاه و رسانه‌هایی وسیع. ماجرای اخیر فردی که با عنوان «استاد» از شمال کشور به سمت استان فارس و مقبره منسوب به کوروش به راه افتاد و خیلی زود در شبکه‌های اجتماعی مورد استقبال قرار گرفت، نمونه روشنی از همین وضعیت است.

او با تقلیدی خام از سنت عمیق پیاده‌روی نظیر پیاده‌روی‌های دینی، کوشید برای خود سرمایه‌ای نمادین فراهم آورد؛ سرمایه‌ای که در تعبیر پی‌یر بوردیو، نه حاصل کار و اندیشه، بلکه محصول بهره‌برداری نمایشی از حساسیت‌های اجتماعی است. جامعه نیز که در معرض بمباران رسانه‌ای قرار دارد، بی‌آنکه مجال تأمل بیابد، برای چند روزی او را بر صدر توجهات و نگاه‌ها نشاند، اما همین‌که «استاد» زبان به سخن گشود و کم‌مایگی و سطحی‌بودن اندیشه‌هایش عیان شد، سرمایه نمادینش به‌ناگاه فرو ریخت و به‌زودی توسط همان‌ها که او را به شهرت رسانده‌بودند، تمسخر، رها و فراموش شد؛ تا جایی که به ناچار از میانه راه به خانه برگشت.

او نه دانش و اطلاع صحیحی از تاریخ باستان داشت و نه اشرافی به مقصد و مسیر خود. صرفاً با طعن و کنایه به پیاده‌روی اربعین، تکرار دائم جملات کلیشه‌ای و وعده ساخت مجسمه‌های صدمتری از اساطیر ایرانی چند روزی بر حاشیه جاده قدم برمیداشت. اینجاست که باید به تحلیل زیگمونت بامان درباره «مدرنیته سیال» بازگردیم؛ در جهان سیال، هیچ هویت و اعتباری استحکام نمی‌یابد؛ هر پدیده‌ای با همان شتابی که پدید می‌آید، فرو می‌پاشد.

شهرت امروز دیگر به معنای تثبیت جایگاه نیست، بلکه لحظه‌ای گذراست. اندی وارهول، هنرمند پاپ، به‌درستی پیش‌بینی کرده‌بود: «در آینده، هر کسی برای ۱۵ دقیقه مشهور جهانی خواهد بود.» شهرت آن «استاد» نیز از همان سنخ بود؛ ۱۵ دقیقه‌ای که چند روز بیشتر دوام نیاورد.

این فراز و فرود کوتاه و طلوع و غروب زودگذر، گواه همان کلام علوی است که فرمود: «مَن طَلَبَ شَیْئاً بِغَیْرِ حَقِّهِ لَمْ یُدْرِکْهُ»؛ هرکس چیزی را از غیر راه حق بجوید، بدان دست نخواهد یافت. طبعاً کم‌مایگان و کم‌دانشانی که داعیه اقامه و احیای تاریخ باستان ایران عزیز را داشته باشند بی‌آنکه اشراف و اطلاعی از زوایای آن داشته‌باشند، مدت طولانی در حافظه جمعی مردم باقی نخواهند ماند. وقتی هدف، صرفاً بر مبنای کسب شهرت و افتادن بر سر افواه مردم و اکسپلور‌های فضای مجازی باشد، عقل و دانش اسیر همین امیال کوچک و زودگذر و سطحی خواهند شد. امیرالمؤمنین در فرازی فرمودند «کَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِیرٍ تَحْتَ هَوًى أَمِیرٍ»؛ چه بسیار عقل‌هایی که اسیر امیالند. این‌چنین است که عقل معاش فردی، در بند تمنای شهرت گرفتار می‌شود و به زودی از وصول به مقصد باز می‌ماند.

این ماجرا، اگرچه در ظاهر حکایت یک فرد است، اما در حقیقت آینه‌ای برای جامعه است. نشان می‌دهد که چگونه ذائقه عمومی می‌تواند به سطحی‌نگری و موج‌سواری تقلیل یابد و چگونه سرمایه فرهنگی واقعی، جای خود را به «سرمایه فوری» و «شهرت لحظه‌ای» می‌دهد.

حضرت در کلامی عمیق و مشهور جامعه را به سه قسم دانشمندان، دانشجویان و پشه‌های سردرگمی که با هر باد سطحی به سویی متمایل و متوجه می‌شوند. در چنین فضایی، تنها راه رهایی، بازگشت جامعه به ارزش‌های اصیل است؛ ارزش‌هایی که دوام و عمق و ماندگاری دارند، نه مانند کف روی آب، که نمایش و جلوه‌گری کوتاهی دارد و به زودی از بین می‌رود و فراموش می‌شود!

برچسب ها: شهرت ، فرهنگ ، هنرمند
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار